خداوند روزي به حضرت موسي فرمود: برو بدترين بنده مرا بياور .موسي رفت يكي از گناهكارهاي درجه يك را پيدا كرد ووقتي ميخواست با خود ببرد،گفت نكند يك موقع اين آدم توبه كرده باشد ومن فكر كنم كه اين بنده ي گناهكار مي باشد رهايش كرد.
رفت دزدي را گرفت تاببرد نزد خود گفت نكند نكند اين بنده خاص خدا باشد وتوبه كرده باشد وخدا او را بخشيده باشد ولش كرد.
هر كسي را مي گرفت با چنين فرضيات وداوريهائي آزادش مي نمود.
بالاخره سگي را گرفت وگفت بدتر از اين كه ريگر نداريم ،رفت ميانه ي راه رهايش كرد وگفت شايد در عالم سگي بودنش كاري كرده باشد ؛مآلآ دست خالي پيش خدا رفت.
خدا گفت:اي موسي دست خالي آمدي؟
موسي گفت: هرچه گشتم بدتر از خودم پيدا نكردم.
خدا گفت: اي موسي هر آئينه اگر غير از اين كرده بودي از پيغمبري عزل ميشدي!(2)
حضرت امير خطاب به مالك اشتر فرموده اند :اي مالك اگر در آغاز شب گناهكاري را ديدي در صبح وفرداي آن شب آن شخص را به چشم گناهكار منگر شايد توبه كرده باشد.
نظرات شما عزیزان:
از تمامي آزادي خواهان دعوت ميشود تا با تصاوير و نوشته هاي از قبيل تصاوير زير با موضوع مرتبط عکس گرفته و به کمپين welovemuhammad.org ارسال و همچنين بيانيه کمپين را هم امضا نماييد.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم